دسته بندی سایت
پیوند ها
در دنیای امروزی تمام افراد جامعه به دنبال پول و درآمد بیشتر هستند؛ اما تا زمانی که دروغهای بیاساسی که در مورد پول و ثروت ساخته شده است را باور کنید هرگز نمیتوانید پول بیشتری به دست آورید.
در این مقاله ۱۱ دروغ رایج در مورد پول و ثروت را بررسی خواهیم کرد. نکتهای که باید به آن دقت کنید این است که علت اصلی فقر یا ثروتمند نشدن اکثر افراد، اعتقاد به همین دروغهای بیپایه و اساس است نه فقدان استعداد یا هوش لازم برای تولید ثروت و کسب درآمد بیشتر
۱-پول ریشه همهی بدیهاست
اجازه بدهید با این فرض شروع کنیم که شما در مجموع انسانی خوب و با اخلاق هستید که میخواهید در این جهان کارهای خوبی انجام دهید و در عین حال از زندگی و مسیر رسیدن به اهداف خود نیز لذت ببرد. همانطور که میدانید تمام این کارها به پول نیاز دارد؛ بنابراین اگر اعتقاد داشته باشید که تنها افراد بداخلاق، خلافکار و بد میتوانند ثروتمند شوند و پول کافی داشته باشند توانایی خود برای تولید ثروت و انجام کارهای خوب و انسانی را نابود خواهید کرد. چرا باید کاری انجام دهید که بد است یا به دنبال چیزی باشید که ریشهی همهی بدیهاست؟ شاید بگویید اصلاً به این موضوع اعتقادی ندارید اما باید این نکته را در نظر داشته باشید که بیشتر افکار ما در ضمیر ناخودآگاهمان به گونهای اتفاق میافتند که حتی متوجه آنها هم نخواهیم شد.
۲-باید خوششانس باشم
شانس در کوتاهمدت عالی و کارساز است اما بهرهمندی از ثروتی که در بلندمدت پایدار و ثابت بماند نیازمند سختکوشی، نظم و انضباط و تمایل به اشتباه کردن است. افراد موفق اعتقاد دارند که شانس تنها بخش کوچکی از فرآیند تولید ثروت را به خود اختصاص میدهد. برای اینکه بتوانید شانس را تجربه کنید، باید به صورت تمام وقت تلاش کنید و زحمت بکشید. هر چه بیشتر تلاش کنید احتمال خوششانسی خود را افزایش خواهید داد.
۳-پول مرا تغییر خواهد داد
پول نمیتواند شما را تبدیل به انسانی خوب، بد یا چیزی بین این دو کند. پول فقط شخصیت کنونی شما را تقویت میکند. اگر تمایل به انجام کارهای بد داشته باشید، پول و ثروت به شما اجازه میدهند کارهای بد بیشتری انجام دهید و اگر تمایل به انجام کارهای خوب داشته باشید پول و ثروت شرایط لازم برای انجام کارهای خوب بیشتری را برای شما فراهم خواهند کرد. از آنجا که بنده مطمئنم شما انسان خوب و با اخلاقی هستید پیشنهاد میکنم به دنبال پول و ثروت بیشتری باشید تا بتوانید از دارایی خود برای انجام کارهای خیر مثل کمک به بیماران سرطانی و افراد نیازمند استفاده کنید.
۴-پول یک شی است
پول یک شی واقعی نیست. یک مفهوم است. پول چیزی ست که ما انسانها آن را به عنوان نمایندهای استاندارد برای سنجش ارزش داراییهای خود طراحی کردهایم. وقتی پولی به دست میآورید یعنی به همان اندازه ارزش تولید کردهاید. شاید کارهای حسابداری فرد یا شرکتی را انجام دادهاید، ۸ ساعت برای کسی کار کردهاید یا یک لیوان قهوه به فردی دادهاید. شما با انجام این کار به فردی کمک کردهاید، پس میتوان این طور نتیجه گرفت که کار شما ارزش خاصی تولید کرده است. پول فقط نمایندهی ارزشی است که تولید کردهاید، پس یک شی محسوب نمیشود.
۵-اگر خدمات و محصولاتم را ارزان قیمتگذاری کنم، پیشرفت خواهم کرد
قیمتگذاری ارزان و غیر منطقی آن هم با این بهانه که چنین کاری موجب پیشرفت شما میشود هرگز شرایط لازم برای ثروتمند شدن شما را فراهم نخواهد کرد. این نوع قیمتگذاری شما را تبدیل به بچهای میکند که قلک پر از سکهاش را در دستانش گرفته و فکر میکند با این سکهها پولدار شده است. برای ثروتمند شدن باید بزرگ فکر کنید و اهداف بزرگی در سر داشته باشید. چیزی را به دست خواهید آورد که به آن فکر میکنید. اگر به یک درآمد محدود فکر میکنید، همین درآمد محدود را به دست خواهید آورد و اگر به ثروتی بزرگ و میلیونی یا میلیاردی فکر میکنید، این ثروت را دریافت خواهید کرد.
جملهای زیبا از دونالد ترامپ :
به هر حال باید فکر کنید، پس چرا بزرگ فکر نکنید؟
۶-افراد ثروتمند شبیه من نیستند
پولدارها از شما باهوشتر نیستند. آنها احتمالاً در مسیر رسیدن به ثروت و تنعم چندین و چند بار شکست خوردهاند. پولدارها هیچ کیفیت و ویژگی مرموز و پنهانی ندارند که به آنها اجازه دهد بیش از شما پول و دارایی داشته باشند. تنها تفاوت موجود بین افراد پولدار و افراد معمولی این است که ثروتمندان باور دارند که میتوانند موفق شوند و به امنیت مالی برسند. اگر فکر کنید که متفاوت هستید و در مقایسه با افراد ثروتمند از هوش و استعدادهای درونی کمتری برخوردارید خودتان را از موفقیت و زندگی شگفتانگیزی که لایقش هستید محروم خواهید کرد. این مورد هم یکی دیگر از فکرها یا باورهای ناخودآگاهی است که در مورد اول به آن اشاره کردیم. شما اعتقاد دارید که فقط گروه خاصی از افراد جامعه میتوانند ثروتمند شوند. اگر جزء این گروه نباشید، چطور میتوانید پولدار شوید و به جایگاه مالی مورد نظرتان دست یابید؟
۷-پول مرا خوشحال نخواهد کرد، پس چرا الکی زحمت بکشم؟
جدا از تأمین نیازهای اساسی و اولیهی شما از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن و غیره پول نمیتواند شما را شادتر کند. اگر پول را با شادی یا خوشبختی خود گره بزنید، انتظار خواهید داشت پول و ثروتتان چیزی را برای شما فراهم کنند که هرگز موفق به فراهم کردن آن نخواهند شد. بعد از این اتفاق است که باور خواهید کرد پول یا کمبود آن شما را از شادی و خوشبختی محروم کرده است. هم اکنون از پول عصبانی هستید. از این پس به راحتی از کنار پول میگذرید و از افراد پولدار هم ناراحت میشوید. وقتی میخواهید ثروت بیشتری تولید کنید این باور ناخودآگاه که در ارتباط با مورد اول است مانع اصلی بر سر راه ثروتمندی و رسیدن به امنیت مالی شما خواهد بود.
۸-پول به اندازه کافی وجود ندارد
پول یکی از منابع نامحدود و فراوان موجود در این جهان است. از آنجا که پول نمایندهای از ارزش تولید شده است میتوان این طور نتیجهگیری کرد که فراوانی منابع پول به اندازه ارزشهای تولیدی انسانها است. وقتی مردم بیشتری پول را هزینه کنند گردش آن بیشتر خواهد شد. افراد بیشتری ارزش مورد نظر خود را میدهند و دریافت میکنند و چیزهای بیشتری را که میخواهند و به آنها نیاز دارند را به دست میآورند. همیشه ارزشهای بیشتری برای تولید وجود دارند، پس همیشه پول و ثروت بیشتری منتظر خلق شدن است.
۹-برای ثروتمند شدن باید بیشتر پسانداز کنم
وقتی باور کنید که پول منبعی محدود و کم یاب است که باید آن را ذخیره کرد، هیچگاه حاضر نخواهید شد برای رسیدن به موفقیت بهای آن را بپردازید و همیشه از ریسک کردن پرهیز خواهید کرد. شما باور کردهاید که نشستن روی پول مثل نشستن روی تخممرغی که میخواهد تبدیل به جوجه شود شما را ثروتمند خواهد کرد. این طرز فکر هیچگاه شما را پولدار نخواهد کرد چون مانع بزرگ اندیشی و استفاده از پول برای به دست آوردن منابع تولید درآمد بیشتر خواهد شد.
۱۰-کسب درآمد و تولید ثروت سخت و طاقتفرسا است
تولید ثروت لزوماً کار سخت و پیچیدهای نیست. ثروتمندترین افراد جهان میگویند اگر میخواهید پولدار شوید بهتر است کاری را انجام دهید که عاشقش هستید. انجام کاری که از آن لذت میبرید بسیار راحتتر از انجام کاری است که اصلاً به آن علاقهای ندارید. علاوه بر این با دنبال کردن کاری که به آن علاقهمندید همیشه از انگیزه لازم برای غلبه بر مشکلات، موانع و انجام وظایف خستهکننده و دشوار بهرهمند خواهید بود.
جملهای زیبا از ریچارد برانسون :
اگه ازش لذت نمیبری، انجامش نده
۱۱-اگر من ثروت بیشتری تولید کنم فرد دیگری نمیتواند اجاره خانهاش را بدهد
مونوپولی (به انگلیسی : Monopoly) یک بازی سرگرمکننده و جالب است، اما درس وحشتناکی را به مخاطبان خود آموزش میدهد : همیشه یک نفر برنده است و یک نفر بازنده. این مطلب در بازی مونوپولی درست است اما زندگی توسط Hasbro اختراع نشده است. این مورد یکی از بدترین و محدودکنندهترین باورهای غلط در مورد پول است. این باور غلط هم با این حقیقت که شما انسان خوبی هستید و بد هیچ کس را نمیخواهید در ارتباط است. ضمیر ناخودآگاهتان (دوباره همان مورد اول) اجازه نمیدهد که فرآیند کسب ثروت را شروع کنید.
وقتی پولی دریافت میکنید بدین معنا نیست که فرد دیگری پولش را از دست داده است. این مطلب را که اگر فردی برای خدمات یا محصولاتی که شما به بازار ارائه دادهاید پولی پرداخت کند دیگر نمیتواند اجاره خانه یا هزینه خوراکش را تأمین کند را هرگز باور نکنید. درست عکس این باور را باید بپذیرید. پول از فردی به فرد دیگر منتقل میشود چون ارزشی خاص از فردی به فرد دیگر منتقل شده است؛ به عبارت دیگر، وقتی مردم به یکدیگر کمک میکنند پول به جریان میافتد. بعضیها به کالا یا خدماتی که نیاز دارند میرسند و بعضیها نیز به پولی که معادل ارزش تولیدیشان است. تولید ثروت به همهی مردم کمک خواهد کرد.
این باورهای غلط در مورد پول و ثروت را رها کنید و فرآیند تولید ثروت را شروع کنید.
شما تاکنون کدام یک از این دروغهای بزرگ در مورد پول را باور کردهاید؟
شکی نیست که همه می خواهند پولدار شوند؛ کتاب های زیادی در این باره نوشته شده، افراد بسیاری با ادعای اینکه می توانند راه های ثروتمند شدن سریع را به شما بیاموزند، کلاس هایی برگزار می کنند. در روزنامه ها و اطراف شما، افراد ثروتمندی نکته هایی برای پولدار شدن بیان می کنند و گروهی هم تضمین می دهند که می توانند شما را در مدت کوتاهی ثروتمند سازند. با وجود این، بیشتر این روش ها در دنیای واقعی جوابگو نیستند و دلیلش این است که مهم ترین جزء فرایند ثروتمند شدن شما، خودتان هستید. بدون دانش عمیق، ریسک پذیری، انعطاف پذیری، اراده، زمان و… این توصیه ها و روش ها مسلما راه به جایی نمی برند. در هر صورت ما هم در این مطلب قصد داریم چند نکته را برای ثروتمند شدن به شما گوشزد کنیم. اگر پولدار نشدید، بدانید تقصیر خودتان بوده است.
۱ – ثروتمند شدن از طریق یک حرفه
دانش آکادمیک فرا بگیرید
مهم نیست که دانش شما در رشته مورد نظر با تحصیل در مقطع دوره فوق لیسانس دانشگاه صنعتی شریف حاصل شده باشد یا اینکه از طریق ثبت نام در یک دوره آموزشی بدان دست یافته باشید بلکه باید دانش فیلد مطلوب کاری خود را در حد قابل قبولی داشته باشید. حتی مواردی که رویکرد کاملا تئوریک دارند، در بعضی مواقع در پروژه های واقعی به کمک شما آمده و باعث تمایز شما از سایر همکاران تان می شود. در ضمن، هنگام استخدام نیز رزومه علمی شما تاثیر بهتری از سوابق نامعلوم و حتی غیرمعتبر کاری در نزد کار فرما خواهد داشت.
حرفه آینده تان را درست انتخاب کنید
اگر اولویت اول شما کسب ثروت و زندگی راحت در آینده است، خیلی دنباله رو علاقه خود به رشته خاصی نباشید. به نتایج تحقیقاتی که در مورد متوسط درآمد مشاغل مختلف انجام شده، نگاه کنید تا ببینید در کدام رشته ها که به علایق شما نزدیک ترند، احتمال ثروتمند شدن بیشتر است. به طور مثال احتمال ثروتمند شدن شما در نقش یک مهندس مالی بیشتر از یک استاد دانشگاه خواهد بود.
مکان درستی را برای فعالیت شغلی انتخاب کنید
به جایی بروید که شغل های بهتر و بیشتری وجود دارد. مثلا به عنوان کارشناس مسائل مالی و بورس، زمینه کاری بهتر و امکان رشد بیشتری در تهران برای شما وجود خواهد داشت تا در یک شهرستان کوچک.
ابتدا شغلی برای کسب تجربه پیدا کنید
تا می توانید برای جاهای مختلف درخواست کار بفرستید و مصاحبه بروید. هنگامی که کار مورد نظر را یافتید آن را نگه دارید و سعی کنید تجارب لازم برای موفقیت های آینده را کسب کنید. تا پیدا شدن یک کار مناسب نیز می توانید در یک شرکت معتبر کارآموزی کنید و تجربه کسب کنید.
شغل و کارفرمایتان را تغییر دهید
با این کار می توانید دستمزد خود را افزایش داده، تجارب کاری و غیرکاری مختلف به دست آورده و ریسک بیکاری آینده به دلیل تک بعدی بودن را کاهش دهید. از اینکه این کار را بارها انجام دهید واهمه نداشته باشید. اگر شما کارمند با ارزشی باشید، حتی ممکن است کارفرمای فعلی تان برای نگه داشتن شما، افزایش حقوق و سایر مزایا را در نظر بگیرد. ممکن است وابستگی به شرایط فعلی، ترس از محیط و کار جدید یا وفاداری شغلی، شما را در این اقدام سست کند، اما به یاد داشته باشید برای پیشرفت باید مدام در حرکت باشید، بنابراین برای یافتن موقعیت های تازه گوش به زنگ باشید.
تجارت شخصی راه اندازی کنید
بیشتر افراد موفق یک درآمد جانبی به جز حقوق ثابت ماهانه دارند که گاهی از این کارهای جانبی درآمد بیشتری عایدشان می شود. این کار تمرکز و وقت زیادی می طلبد و استرس زیادی به شما وارد می کند، اما بعد از چند وقت که به سوددهی رسید، شما می توانید نتیجه آن را ببینید. علاوه بر درآمد بیشتر، شما این مزیت را خواهید داشت که رئیس خود باشید و زمان های کاری خودتان را تنظیم کنید. پیشنهاد می کنیم پس از کسب تجربه در یک زمینه خاص و به دست آوردن دانش جنبه های مختلف آن، تجارت خود را شروع کنید.
۲ – ثروتمند شدن از طریق سرمایه گذاری
سرمایه گذاری کردن در تحصیل
حتی اگر موفق نشدید از طریق کنکور وارد دانشگاه شوید، با هزینه شخصی به دانشگاه بروید. مطمئن باشید با انتخاب رشته صحیح بعدها چند برابر هزینه سرمایه گذاری شده برای تحصیل خود را به دست خواهید آورد. برای مثال اگر شخصی که به تجارت علاقه مند است، مدرک MBA بگیرد، هزینه تحصیل خود را بعدها در کمتر از یک سال به دست خواهد آورد.
در بازار های مالی سرمایه گذاری کنید
بازارهای مالی محل مناسبی برای چند برابر کردن پول شما هستند. اگر خود را به دانش لازم مجهز کنید و فرد فرصتشناسی باشید قادر خواهید بود چند برابر درآمد سالانه خود را از این طریق به دست آورید. خرید سهام شرکت های معتبر و اوراق قرضه راهی مطمئن برای ایجاد درآمد فرعی است. برای افراد ریسک پذیرتر، سرمایه گذاری در بازار بورس، سود بیشتری به دنبال خواهد داشت. در کنار اینها نباید از سرمایه گذاری روی طلا و ارز غافل شد. این بازارها در شرایط بحران های اقتصادی داخلی یا جهانی، به طرز شگفت آوری سودآوری دارند.
در مستغـــلات سرمــایه گـــذاری کنید
خریداملاک استیجاری یا زمین در مکان های رو به رشد، سرمایه گذاری است که شما همواره برنده آن خواهید بود. با توجه به افزایش جمعیت و در نتیجه بالا رفتن تقاضا برای مسکن و همچنین املاک تجاری، می توانید انتظار یک سود تضمین شده را داشته باشید. اگر فرد ریسک پذیری نیستید می توانید با خرید یک واحد استیجاری، نه تنها از افزایش سرمایه خود مطمئن شوید، بلکه از اجاره ماهانه آن استفاده کنید. اگر هم وقت و انرژی کافی دارید و به دنبال سود بالا هستید، پیشنهاد می شود به صورت فردی یا مشارکتی اقدام به ساخت وساز کنید.
وقت خود را سرمایه بدانید
به جای اینکه چند ساعت در روز را به بطالت صرف کنید، سعی کنید برای کل روزتان برنامه ریزی داشته باشید. از هر زمانی برای یادگیری مطالبی مانند ساز و کارهای اقتصادی، عملکرد شرکت های بورس، مدل های ریاضی ساده و پیشرفته تحلیل مالی و … استفاده کنید.
از خریدهایی که ارزش آنها در آینده پایین خواهد آمد، اجتناب کنید
به طور مثال خرید یک ماشین گران قیمت، اقدام جالبی از لحاظ اقتصادی به شمار نمی آید، زیرا صرف نظر از میزان کاری که از آن می کشید، بعد از ۵ سال، ارزش آن به میزان زیادی افول خواهد کرد.
ثروتمند بمانید
ثروتمند شدن سخت است، اما ثروتمند ماندن حتی از آن هم سخت تر است. دارایی شما همواره از بازار تاثیر می پذیرد و بازار هم که پستی و بلندی های خود را دارد. اگر شما در زمانی که بازار در شرایط خوبی به سر می برد، بی خیال باشید و استفاده حداکثر را نبرید، در زمان رکود محکوم به شکست و بازگشت به پله نخست خواهید بود. اگر ارتقایی در حقوق خود داشتید یا سهامتان سوددهی خوبی داشت، این مبلغ اضافه را پس انداز یا سرمایه گذاری کنید، زیرا قریب به یقین با روزهای سخت مواجه خواهید شد.
۳ – ثروتمند شدن از طریق پس انداز روزانه
چند حساب پس انداز باز کنید
بهتر است هر فردی بیش از یک حساب پس انداز داشته باشد تا با ریختن مقداری از درآمد ماهانه در حساب های دیگر از خرج های اضافی جلوگیری کند. به طور مثال، بهتر است هر زمان که حقوق خود را دریافت کردید و همان ابتدا درصدی از پولتان را در حساب مخصوصی بریزید و کارت آن را همیشه در منزل نگه دارید. یک حساب مخصوص خرج منزل و یک حساب هم برای تفریحات ماهانه داشته باشید.
بودجه بندی کنید
یک بودجه ماهانه که تمامی هزینه های اولیه شما را پوشش دهد، مقرر کرده و مقدار کمی را هم برای تفریح و سرگرمی کنار بگذارید. هیچگاه از این مقدار در خرج کردن فراتر نروید.
به ماشین و منزل سطح پایین رضایت دهید اما قانع نباشید
معمولا انتظاری را که از یک منزل ویلایی دارید، یک آپارتمان هم برآورده می سازد. آپارتمان مسکونی را می توان با یک نفر دیگر شریک شد و به یک ماشین دست دوم رضایت داد. در یک کلام تجمل گرا نباشید. با این کار ماهانه مقدار زیادی پول پس انداز خواهید کرد تا اینکه روزی برسد که بتوانید بهترین منزل و ماشین را بخرید بدون اینکه چیزی از درآمدزایی شما کم شود.
شکی نیست که همه می خواهند پولدار شوند؛ کتاب های زیادی در این باره نوشته شده، افراد بسیاری با ادعای اینکه می توانند راه های ثروتمند شدن سریع را به شما بیاموزند، کلاس هایی برگزار می کنند. در روزنامه ها و اطراف شما، افراد ثروتمندی نکته هایی برای پولدار شدن بیان می کنند و گروهی هم تضمین می دهند که می توانند شما را در مدت کوتاهی ثروتمند سازند. با وجود این، بیشتر این روش ها در دنیای واقعی جوابگو نیستند و دلیلش این است که مهم ترین جزء فرایند ثروتمند شدن شما، خودتان هستید. بدون دانش عمیق، ریسک پذیری، انعطاف پذیری، اراده، زمان و… این توصیه ها و روش ها مسلما راه به جایی نمی برند. در هر صورت ما هم در این مطلب قصد داریم چند نکته را برای ثروتمند شدن به شما گوشزد کنیم. اگر پولدار نشدید، بدانید تقصیر خودتان بوده است.
نكات طلايي فروش
حرکاتي كه مشتری رادر يك دقيقه فراري ميدهد:
1- نگاه کردن به هر جهت غیر از جهتی که مشتری حضور دارد.
2- مشت کردن انگشتان
3-دست به سینه نشستن
4- انداختن پا روی پا
5- خواراندن گردن و یقه و لمس کردن بیش از اندازه گوش وبینی و جاهای دیگر بدن
6- گرفتن انگشتان جلوی دهان
7- شل دست دادن
8- دست دادن طولانی
9-نگه داشتن دست مشتری به زور پس از دست دادن
10- لمس بدن مشتری درحين صحبت کردن
11- تکان دادن انگشت سبابه هنگام صحبت کردن
12- بازی با خودکار ،کامپوتر ،لپ تاپ یا یا هر وسیله دیگر
13- عدم تماس چشمی (با توجه به فرهنگ اسلامی در ایران در بکار بردن این نکته در برخورد با خانمها دقت کنید)
14- ورود به حریم شخصی مشتری (حداقل فاصله را با شخص مخاطب حفظ نکردن)
15- تکیه دادن به صندلی همانند پادشاهان
16- تکان دادن پشت سرهم پا
17- پوشیدن لباس نامناسب و نامرتب
18- همرا داشتن کیف پر از وسایل به اندازه غیر عادی
19- عدم بخاطر آوردن اسم طرف مقابل
20- عدم همراه داشتن کارت ویزیت
21- نشستن قبل ازاین که به شما صندلی شما را نشان بدهند و به شما برای نشستن تعارف کنند
چند راه غلبه بر رقبا
همیشه در هر فعالیت، رقیبانی وجود دارند كه هرچند نمیتوان فعالیت آنها را كنترل كرد، میتوان تاثیر فعالیتهایشان بر بازار و كسب و كار خود محدود نمود. در این نوشتار با ارایهی سه روش ساده، راه افزایش فروش و مطرح شدن در بازار، با كمترین یا حتی بدون رقابت با دیگران نشان داده میشود.
● از روشهای بازایابی غیر قراردادی، غیر كلیشهای و نامتعارف استفاده كنید متاسفانه در بیشتر كسب و كارها از روشهای بازاریابی مشابه آنچه سایر رقبا به كار میبرند، استفاده میشود. سعی كنید از روشهای جدید و غیر كلیشهای برای متمایز كردن خود از رقبا استفاده كنید. اگر روش بازایابی شما منحصر به فرد باشد، به طور قطع توجه بیشتری را به خود جلب میكنید و فروش شما افزایش خواهد یافت. برای نمونه، بیشتر كسب و كارهای اینترنتی فقط از روشهای بازایابی online برای ایجاد ترافیك روی وب سایتهایشان استفاده می كنند. با استفاده از بعضی روشهای بازاریابی offline، می توانید بر رقابت سنگین و تنگاتنگ online پیروز شوید و ترافیك بیشتری را روی وب سایت خود ایجاد و فروشتان را بیشتر كنید. برای نمونه، بهترین و كوچكترین تبلیغ خود را روی یك كارت پستال چاپ كرده و از طریق پستهای معمولی غیرالكترونیكی برای مشتریان مورد نظر و بازار هدف بفرستید. كارت پستالها هنوز هم كم هزینه ترین، موثرترین و آسانترین روش بازایابی به شمار میآیند. به یاد داشته باشید كه بیشتر دریافتكنندگان این كارتها، پیامهای تبلیغاتی كوتاه را بر خلاف نامههای طولانی، با اشتیاق میخوانند.
● بازارهای ناب، دست نخورده و زیر پوشش قرار نگرفته وقتی برای تسخیر مشتریان یا بازارهایی مشخص هدفگذاری بازاریابی میكنید، به یاد داشته باشید كه رقبای شما هم همین عمل را انجام میدهند، در این حالت شما هرگز نمیتوانید از رقابت دوری كنید. سعی كنید در جستوجوی بازارهای ناب و دست نخوردهای باشید كه هنوز مورد توجه رقبای شما قرار نگرفتهاند. شما میتوانید با كمترین تلاش یا حتا بدون دردسر در رقابت این بازارهای ناب را تسخیر كنید. تبلیغات، آگهیها، صفحات وب و پیامهای دیگر خود را به نحوی تجدیدنظر و اصلاح كنید كه به طور اختصاصی علایق منحصر به فرد و نیازهای مشتریان آینده را كه از یك گروه جدید دست نخورده هستند، تامین كنید. برای نمونه یك بازاریاب شبكه میتواند ۳ بازار جدید دستنخورده و جداگانه در دامنهی كاری خود هدفگذاری كند و در نظر داشته باشد. این بازاریاب میتواند رویكرد فروش را در هریك از این بازارها با تاكید بر بخشی از سودمندیهای خاص و متفاوت، تغییر دهند. ▪️ زنان خانه دار و مادرانی كه بیشتر در خانه هستند: برای این گروه سودمندیهای كار نیمهوقت در منزل را شرح دهید. ▪️ كارمندان شركتها: از فرصتهایی كه در اختیاردارند و خود از آن بیخبرند، بگویید و شرح دهید كه چگونه میتوانند با كنده شدن از محیط كارمندی، برای كسب و كار مستقل راه بیندازند و "خود اشتغالی" داشته باشند. ▪️ بازنشستگان: برا آنها فرصتها و منافعی را كه در اختیار دارند توضیح دهید. ▪️ سعی كنید همواره حرفهای رفتار كنید یكی از موثرترین روشهای پیروزی در یك رقابت این است كه در زمینهی كاری خود متخصص و حرفهای باشید و این امر را به مخاطبتان ثابت كنید. مشتریان آیندهی شما یك فرد حرفهای را به چشم یك كارشناس خبره مینگرند و اطمینان دارند كه او دانش و آگاهی لازم را در زمینهی كاری مورد نظر، برای كمك به مشتریان دارد. البته شما مجبور نیستید كه نظام بازاریابی فعلی خود را به اثبات حرفهای بودن خود محدود كنید. كافی است كه محصول یا خدمت منحصر به فردی را انتخاب كنید كه مطمئن هستید میتوانید به بهترین شكل ممكن آن را ارایه كنید. سپس بر روی بازایابی آن تمركز و تاكید كنید. در این میان، برای كامل كردن اقدامات بازاریابی خود، تفاسیر، تمجیدها و سپاسهای مشتریان خود و نیز عناوین، نشانها، استانداردها، گواهینامهها و مداركی را كه از مجامع تخصصی و معتبر دریافت كردهاید و نشانگر اعتبار شماست، به نمایش بگذارید. یك كسب و كار خدماتی و حتی یك شركت تولیدی كه كیفیت خدمات یا كالاهایش برای مشتریان ثابت شده باشد، اغلب میتواند قیمتهای بالاتری را دریافت كند. بسیاری از مشتریان انتظار دارند در مقبال پرداخت وجه بیشتر ا محصول یا خدمت تخصصیتری دریافت كنند. حتا گروهی از مشتریان نرخهای بالای شما را نشانهای بر تخصص بالا قلمداد میكنند. به یاد داشته باشید تا زمانی كه كسب و كارتان ادامه دارد، رقیب هم خواهید داشت و ناگریز باید رقابت كنید. اما این سه راهحل میتواند تاثیر رقبا را بر كار شما به كمترین میزان برساند. با به كار بردن این روشها خواهید توانست راحتتر و بازحمت كمتر (حتی گاه بدون دغدغههای رقابت با دیگران) فروش خود را افزایش دهید و بر رقیبان خود چیره شوید.
پس از شکست این 10 نکته را فراموش نکنید
10 درسی که باید از شکست بگیریم:
1. واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد. بله، ممکن است اوضاع بد پیش برود یا مطابق برنامه ما پیش نرود اما واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد زیرا همیشه یک دلیل خوب برای خوب پیش نرفتن اوضاع و درسی برای آموختن از آن وجود دارد. در طولانی مدت، هر اتفاقی که میافتد به صلاح شما خواهد بود.
2. اگر به دلایلی اشتباه چیزی را میخواهید، هیچوقت آنطور که شما دوست دارید انجام نخواهد شد.
3. میتوانید از این واقعیت بعنوان یکی از قویترین انگیزهها برای موفقیت در آینده استفاده کنید که اول کار، اوضاع آنطور که شما دوست دارید پیش نرفته است. اگر تصمیم بگیرید که به همه چیز درست نگاه کنید، اشتیاقتان برخواهد گشت.
4. همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه میدهد.
5. بعد از اینکه چیزی برخلاف میل شما پیش رفت، اگر تصمیم بگیرید که از آن درس بگیرید و توجهتان را به ارتقاء کاری که میخواستید انجام دهید معطوف کنید (به جای اینکه خسته و ناامید شوید)، خواهید دید که عملکردتان به طرز قابلملاحظهای بهتر میشود و در کارتان پیشرفت میکنید.
6. بعد از شکست، سه کار خوبی که میتوانید انجام دهید اینها هستند: (1) دلایل شکستتان را بررسی کنید (2) درس بگیرید (3) اگر چیزی است که واقعا میخواهید و فکر میکنید باید آن کار را انجام دهید، بلافاصله دوباره تلاش کنید.
7. امتحان کردن، ریسک کردن و موفق نشدن خیلی بهتر از این است که فقط عقب بنشینید و به این فکر کنید که اگر شکست بخورید چه خواهد شد.
8. تنها نتیجه بدی که شکست میتواند داشته باشد این است که انگیزه دوباره امتحان کردن را از دست بدهید.
9. هیچ نیازی به خجالت کشیدن نیست زیرا همه آدمها در جایی از زندگی خود شکست میخورند. فقط شما نیستید که شکست خوردهاید.
10. خیلی از پیشرفتها در نتیجه یک شکست ایجاد شدهاند. چیزهایی که دوست دارید را دنبال کنید. چیزی برای از دست دادن ندارید و تازه خیلی چیزهای عالی به دست خواهید آورد. امروز بهتر از دیروز زندگی کنید. شما چه درسهایی از شکست گرفتهاید؟ افکار و نظراتتان را برای دیگران بیان کنید.
استراتژی کالباسی یکی از مهم ترین استراتژی های مذاکره است که میگوید اگر بخواهیم یک کالباس را به فردی بخورانیم او نمیتواند و قبول نمیکند و ما باید آن را ریزریز کنیم تا او آن را بخورد. ✅ مشتریان همیشه با وسواس و دقت خاصی برای خرید اولین کالای مورد نیاز تصمیم میگیرند و ما باید تلاش زیادی کنیم تا اولین کالا را به آنها بفروشیم. اما برای خرید کالاهای بیشتر خیلی سخت نمیگیرند و راحت تر خرید میکنند. ✅ بنابراین ما باید با استفاده از استراتژی کالباسی بعد از فروش اولین کالا، بقیه کالاها را به آنها پیشنهاد دهیم و کم کم به آنها بفروشیم تا بیشترین بهره وری و سود را داشته باشیم و اینگونه نتیجه ی تلاشمان را بگیریم. ✅ مثلا در صورتی که فروشنده ی موبایل هستید میتوانید گوشی موبایل را با سود کمی بفروشید اما بلافاصله پس از فروختن گوشی موبایل، به روش کالباسی هندزفری، محافظ صفحه نمایش، نرم افزارهای اندروید و .... را به مشتری بفروشید و از این طریق سود خوبی کسب کنید. ❤️پرفروش باشید❤️
15جمله شگفت انگیز یک نابغه فروش بسیاری اوقات در گفتوگو با مشتریها، پرسشها و صحبتهایی پیش کشیده میشود که فروشندگان معمولی، پاسخهایی کلیشهای و اغلب نچسب به آنها میدهند. امافروشنده نابغه چگونه به این پرسشها پاسخ میدهند؟ پانزده جملۀ شگفتانگیز آنها را در ادامه میخوانید. ۱. فروشندگان معمولی میگویند: «نمی دانم». فروشندگان نابغه میگویند: «متشکرم، پرسش خوبی است. اجازه بدهید پاسخ آن را برای شما پیدا کنم.» ۲. فروشندگان معمولی میگویند: «جنس فروختهشده پس گرفته نمی شود.» فروشندگان نابغه میگویند: «اجازه بدهید ببینیم اگر مطابق میل شما نیست، چطور میتوانیم رضایت شما را جلب کنیم.» ۳. فروشندگان معمولی میگویند: «خونسرد باشید.» فروشندگان نابغه میگویند: «من از شما عذرخواهی میکنم.» ۴. فروشندگان معمولی میگویند: «این که تمام شده؛ چرا این یکی را نمیبرید؟» فروشندگان نابغه میگویند: «شاید از این جنس هنوز در انبار داشته باشیم، اجازه بدهید نگاهی بکنم. اگر نبود، پیشنهادهای دیگری هم برایتان دارم.» ۵. فروشندگان معمولی میگویند: «ساعت کار ما تمام شده.» فروشندگان نابغه میگویند: «تعطیلی فروشگاه ساعت … و شروع به کار آن ساعت …. است. آیا کاری هست که بتوانم خیلی سریع برای شما انجام بدهم؟» ۶. فروشندگان معمولی میگویند: «خرید شما همین است؟» فروشندگان نابغه میگویند: «آیا این محصول را هم دیدهاید که همراه با کالایی که شما خریدهاید استفاده میشود؟» یا: «آیا تا به حال از فلان کالای ما استفاده کردهاید؟» ۷. فروشندگان معمولی میگویند: «چیزی که میخواهید آن طرف است.» فروشندگان نابغه میگویند: «لطفا با من بیایید؛ به شما نشان میدهم که کجاست.» ۸. فروشندگان معمولی میگویند: «من نمیتوانم این کار را انجام بدهم.» فروشندگان نابغه میگویند: «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که...» ۹. فروشندگان معمولی میگویند: «این بخش به من مربوط نمیشود.» فروشندگان نابغه میگویند: «من با کمال میل شما را پیش کسی می برم که بیشتر از من در مورد این بخش اطلاعات دارد.» ۱۰. فروشندگان معمولی میگویند: «ما الان این کالا را تمام کردهایم.» فروشندگان نابغه میگویند: «الان از این کالا در فروشگاه نداریم، اما … روز دیگر خواهیم داشت. ممکن است لطفا نام و شماره تلفن خود را به من بدهید تا با شما تماس بگیریم و اطلاع دهیم؟» ۱۱. فروشندگان معمولی میگویند: «این برخلاف سیاست فروشگاه ماست.» فروشندگان نابغه میگویند: «سیاست مغازه ما این است؛ اما قصد داریم آن را تصحیح کنیم. من میتوانم در حال حاضر این کار را برای شما انجام دهم که...» ۱۲. فروشندگان معمولی میگویند: «من اینجا تازهکار هستم.» فروشندگان نابغه میگویند: «لطفا مرا تحمل کنید، برای کمکی که نیاز دارید در خدمت شما هستم.» ۱۳. (هنگام مکالمۀ تلفنی) فروشندگان معمولی میگویند: «گوشی...» فروشندگان نابغه میگویند: «ممکن است خواهش کنم چند لحظه پشت خط منتظر باشید.» ۱۴. فروشندگان معمولی میگویند: «الان سرم شلوغ است.» فروشندگان نابغه میگویند: «خوشحال میشوم بتوانم به شما کمک کنم.» یا: «هماکنون چه کمکی میتوانم به و بکنم؟» ۱۵. فروشندگان معمولی میگویند: «شما اشتباه میکنید.» فروشندگان نابغه میگویند: «فکر میکنم سوء تفاهمی پیش آمده است. اجازه بدهید در موردش صحبت کنیم و حلش کنیم
چگونه مثل افراد موفق فکر کنیم... استیو جابز، لری پیچ، بیل گیتس و… همه اینها افراد موفق و هوشمند در دنیای فناوری به حساب می آیند. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این افراد چگونه فکر کرده اند و چطور توانسته اند به موفقیت شان برسند؟ شاید شما هم جزو کسانی باشید که علاقمند هستند پا به درون این دنیای بزرگ برای رقابت و پیشرفت بگذارند. اگر چنین است بد نیست با چند فرمول مهم برای پیشرفت در این مسیر آشنا شوید: 1 - برای فکر کردن وقت بگذارید. اگر می خواهید بهتر فکر کنید باید روی آن کار کنید و وقت بگذارید. باید در هفته یک زمان مشخص برای فکر کردن داشته باشید. اکثر افراد موفق و مدیران خوب بخشی از زمانشان را به فکر کردن اختصاص می دهند. برای مثال آقای «دن کتی» هر دو هفته یک بار، یک زمان نیم روزه را به فکر کردن اختصاص می دهد و هر ماه یک روز کامل را به این کار اختصاص می دهد. همچنین او هر سال هم دو یا سه روز را به صورت کامل به فکر کردن اختصاص می دهد. 2 - عقاید عمومی را قبول نداشته باشید. اگر عموم مردم چیزی را قبول داشته باشند دلیل نمی شود که شما هم آن را قبول کنید. در بسیاری از موارد اکثرا مردم موردی را بدون فکر کردن قبول می کنند چون افراد زیادی آن عقیده را قبول دارند. (که آن هم نتیجه فکر نکردن است) بسیاری از ایده های نو و محصولات با قبول نکردن تفکرات عامه به موفقیت رسیده اند. بنابراین در مورد هر ایده و عقیده ای خودتان فکر کنید و به تفکرات عامه توجه نداشته باشید. 3 - خودتان را در مقابل تفکرات متفاوت قرار دهید. این مهم است که خودتان را در مقابل تفکرات و عقاید مخالف خودتان قرار بدهید. سعی کنید با کسانی ارتباط داشته باشید که تفکرات و ایده های شما را به چالش می کشند و با آنها مخالفت می کنند. این موضوع سبب می شود که اشکلات کار خودتان را بهتر پیدا کنید و تفکر منطقی تری داشته باشید. 4 - با افراد باهوش ارتباط برقرار کنید . اگر می خواهید خوب فکر کنید سعی کنید در ارتباطات اجتماعی تان با افرادی زندگی کنید و سروکار داشته باشید که آنها هم خوب فکر می کنند و انسان های باهوش به شمار می آیند. کمک آنها سبب می شود که شما هم ایده ها و تفکرات بهتری را پرورش بدهید. این جمله معروف را شنیده اید که «هر انسانی را می توان از روی دوستش شناخت؟» واقعیت این است که اطرافیان روی فکر کردن شما تاثیر می گذارند بنابراین آنها را با دقت انتخاب کنید. 5 - انرژی تان را در جای درست مصرف کنید. از قانون 20-80 استفاده کنید. باید 80 درصد از انرژی تان را روی ۲۰ درصد کارهای مهم تر صرف کنید. فراموش نکنید که شما نمی توانید به همه چیز و همه کار برسید و مهم این است که درست انتخاب کنید. مهم ترین کارها و اهداف را در زندگی تان مشخص کنید و 80 درصد از وقت و انرژی تان را به آن اختصاص دهید. 6 - «انجام می دهم» و «می توانم» افعال همیشگی شما باشند. افراد خلاق خودشان را صرف ایده ها می کنند. آنها از سختی کشیدن لذت می برند. از شکست ترسی ندارند و سعی می کنند با دیگر افراد خلاق ارتباط داشته باشند. می توان روی حرف آنها حساب کرد و منفی فکر نمی کنند. از نظر آنها مشکلات به راحتی قابل حل شدن است. «هنری فورد» جمله مشهوری دارد که می گوید: «انجام دادن هیچ کاری واقعا سخت نیست. اگر آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنی».
۲۰ کاری که ثروتمندان هر روز انجام میدهند تام کارلی، نویسنده آمریکایی برای مدت ۵ سال عادات روزانه ۲۳۳ پولدار و ۱۲۸ فرد با وضع خراب مالی را دنبال کرد و کتاب پرفروش Rich Habits را نوشت. او در این کتاب ۲۰۰ رفتار مشترک میان پولدارها را شناسایی کرده و توضیح میدهد که عادات روزانه پولدارها و غیرپولدارها به شدت متفاوت است و با توجه به عادات روزانه یک شخص میتوان وضعیت مالیاش را پیشبینی کرد. او در مورد این طبقه پولدار که دربارهشان تحقیق کرده نوشته: «جالب اینجاست ۸۵ تا ۸۸ درصد میلیونرهای آمریکایی پولدارهایی خودساخته و نسل اولی هستند.» امروز به همراه مدرسه كسب و كار بن ژيوار با ۲۰ عادتی آشنا شوید که پولدارها دارند و افراد بیپول ندارند: ۱ ۷۰ درصد پولدارها روزانه کمتر از ۳۰۰ کالری هلههوله (junk food) مصرف میکنند. ۹۷ درصد بیپولها روزانه بیشتر از ۳۰۰ کالری هلههوله میخورند. ۲ ۸۰ پولدارها روی «یک» هدف مشخص تمرکز کردهاند. فقط ۱۲ درصد بیپولها چنین کاری میکنند. ۳ ۷۶ درصد پولدارها چهار روز در هفته ورزش میکنند. ۲۳ درصد بیپولها اهل ورزش مرتب هستند. ۴ ۶۳ درصد پولدارها موقع رفتن سر کار به کتابهای صوتی گوش میدهند. فقط ۵ درصد بیپولها چنین عادتی دارند. ۵ ۸۱ درصد پولدارها کارهایی را که باید انجام بدهند لیست میکنند (to-do list دارند). ۱۹ درصد بیپولها to-do list دارند. ۶ ۶۳ درصد والدین پولدار بچههایشان را مجبور میکنند که ماهی دو جلد یا بیشتر کتاب غیرداستانی بخوانند. ۳ درصد بیپولها چنین عادتی دارند. ۷ ۲۳ درصد پولدارها اهل قمار هستند. ۵۲ درصد بیپولها قمار میکنند. ۸ ۸۰ درصد پولدارها به دیگران زنگ میزنند تا تولدشان را تبریک بگویند. ۱۱ درصد بیپولها چنین کاری میکنند. ۹ ۶۷ درصد پولدارها اهدافشان را روزی کاغذ میآورند. ۱۷ درصد بیپولها از این کارها میکنند. ۱۰ ۸۸ درصد پولدارها روزی نیم ساعت یا بیشتر را به مطالعه با هدف کاری یا آموزشی میگذرانند. فقط ۲ درصد بیپولها چنین عادتی دارند. ۱۱ ۶ درصد پولدارها ممکن است بگویند چه در سرشان میگذرد. ۶۹ درصد بیپولها خیلی سریع به شما میگویند چه در سر دارند. ۱۲ ۷۹ درصد پولدارها هر ماه ۵ ساعت یا بیشتر را در شبکههای اجتماعی فعالیت دارند. ۱۶ درصد فقرا چنین کاری میکنند. ۱۳ ۶۷ درصد پولدارها کمتر از روزی یکساعت تلویزیون نگاه میکنند. ۲۳ درصد بیپولها چنین عادتی دارند.
يكي از شاخص هاي قضاوت و شناخت انسان ها، بررسي اهداف و خواسته هاي آنان است. اهداف نمادهايي هستند كه بيانگر مرتبه و درجه تكامل افراد است. لذت بخش ترين تجربه بشر در زندگي، دستيابي به اهداف مورد توجه وي و در نهايت كسب موفقيت در زمان معين است. دستيابي به موفقيت حتي در مورد اهداف به ظاهر كوچك مانند كسب سود مورد انتظار، طراحي و توليد محصولات جديد و يا حتي از بين بردن يك روش نادرست، باعث ايجاد رضايت خاطر، اعتماد به نفس و بالندگي در انسان مي شود. آنچه در اين ميان از اهميت بسياري برخوردار است تعيين هدف است. براي رسيدن به موفقيت بايد اهداف را از پيش تعيين كرد، در غير اين صورت آنچه به دست مي آوريم فقط يك حادثه است و نه تنها قابل تكرار نيست بلكه اعتماد و رضايت خاطري هم نمي آفريند.
استاندارد ISO 9001:2000 به ضرورت تعيين اهداف كيفيت تاكيد كرده و در يكي از بندهاي آن آمده است: «مديريت رده بالا بايد اطمينان يابد كه اهداف كيفيت، به ويژه اهدافي كه براي برآورده كردن الزامات و خواسته هاي محصول مورد نياز هستند در بخش ها و سطوح مختلف درون سازمان تعيين شده اند. اهداف كيفيت بايد قابل اندازه گيري بوده و با خط مشي همخوان باشند.»
بايد بدانيم كه اهداف يك بخش ضروري از هدايت موفقيت آميز كار است. تعيين اهداف عالي ما را قادر مي سازد كه فعاليت هاي مهم و مورد نياز را انتخاب، طراحي و اجرا كنيم. بايد توجه داشت زماني را كه براي برنامه ريزي رسيدن به اهداف صرف مي كنيد از دست نمي دهيد بلكه سرمايه گذاري مي كنيد.
فرايند تعيين هدف در يك چرخه بهبود مستمر (Plan Do Check Act) PDCA انجام مي گيرد كه آن را در اينجا ملاحظه مي كنيد.
فرايند هدف گذاري و اجراي آن در يك چرخه بهبود مستمر
P : شناسايي نيازمندي ها، توانمندي ها، فرصت ها و تهديدها- تعيين و تصويب اهداف در سازمان- تعريف شاخص هاي متناسب
D : اجراي فرآيندها و فعاليت ها
C : جمع آوري اطلاعات متناسب با شاخص ها- جمع بندي و تجزيه و تحليل- نتيجه گيري حاصل از تحليل
A : تعريف اقدام و انجام آن- تعيين اثر بخشي اقدامات
تعريف ها
در اينجا براي ورود به بحث «تعيين هدف» آشنايي با چند تعريف مورد نياز است.
در زبان انگليسي واژه هاي مختلفي مانند Target، Objective، Goal، Mission وجود دارد كه هر كدام بيانگر نوعي هدف از نظر ماهيت و زمان است.
صاحبنظران، واژگان مربوط به تعيين هدف را چنين تعريف مي كنند.
هدف: هدف يك خواسته دقيق و ملموس است كه شما براي دستيابي به آن كوشش
مي كنيد.
ماموريت اصلي: يك عبارت عام است كه توسط آن راهكار كلي سازمان مشخص مي شود. به بياني ديگر ماموريت اصلي، قصدي است كه اهداف كلي و جزيي را زير نفوذ خود دارد.
براي مثال شركت نفت پارس در راستاي استراتژي هاي پايدار كشور، به حفظ منافع ذينفعان، حضور در صنعت جهاني روانكارها و گسترش تنوع فعاليت ها با بهره گيري از تكنولوژي روز دنيا، تعالي منابع انساني، ارتقاي كيفي و كمّي محصولات توليدي، صدور كالا و خدمات مهندسي، ارائه مشاوره هاي بين المللي و نقش آفريني در تعيين استانداردهاي جهاني در فعاليت هاي مورد نظر مي انديشد.
اهداف كلي: اهداف كلي، تكميل كننده ماموريت اصلي هستند و اگر هيچ ماموريت اصلي و هيچ وظيفه و حس هدف داري در سازمان وجود نداشته باشد تعيين اهداف كلي مشكل است.
اهداف جزيي: اهداف جزيي را مي توان، فوت و فن هايي براي رسيدن به اهداف كلي دانست. براي مثال اگر ماموريت شركتي رسيدن به مقام بهترين توليد كننده خودرو در سطح جهان باشد استفاده از آخرين فناوري روز دنيا به عنوان يك هدف كلي و ايجاد راحتي و آسايش مشتري يا مصرف سوخت كمتر و غيره به عنوان هدف هاي جزيي مطرح مي شوند. براي هر هدف مي توان يك يا چند هدف جزيي تعيين كرد.
تعيين اهداف
اهداف از ايده ها و خواست ها نشأت مي گيرد. براي مثال يك خواسته مي تواند اين باشد كه آنقدر درآمد داشته باشيم كه بتوانيم يك خط توليد جديد براي شركت، خريداري و راه اندازي كنيم. اين خواسته مي تواند سرچشمه اهدافي مانند افزايش فروش، افزايش سود و خريد خط توليد جديد باشد.
محيط داخلي و خارجي سازمان در حال تغيير وتحول و دگرگوني است. بنابراين به طور پيوسته با فرصت ها و تهديدهايي روبرو خواهيم بود كه مي توان از آن براي رسيدن به اهداف سازماني به شيوه مناسب بهره برداري كرد.
نكته مهم اينكه كساني كه در تحقق هدف ايفاي نقش مي كنند مي بايست در تهيه و تنظيم اهداف نيز شركت داشته باشند. فراهم آوردن زمينه مشاركت افراد باعث همكاري بيشتر، كسب حمايت و ايجاد حس تعهد در رسيدن به اهداف خواهد شد.
فرايند تجزيه و تحليل هدف، داراي سه مرحله است. اين سه مرحله عبارتند از: بحث (ارائه خواست ها، نيازها و قابليت ها)، مصالحه (مبادله اطلاعات و توافق بر سر نحوه تحقق اهداف) و توافق (مرحله تكامل يافته مصالحه كه در آن فوت و فن هاي مورد نياز تعيين مي شوند) مهم ترين ماموريت و رسالت هر سازمان برطرف كردن نيازمندي طرف هاي ذينفع است كه مي بايست به طور مرتب تعيين و مورد بازنگري قرار گيرد.
به طور كلي اهداف در پنج بخش زير تعريف مي شوند:
- بهبود عملكرد كسب و كار: بازار و محيط جامعه و مشتريان مورد توجه قرار مي گيرند.
- بهبود عملكرد محصول: تامين نيازهاي مشتريان در اولويت قرار مي گيرد.
- بهبود عملكرد فرايند: قابليت، كارايي و اثربخشي فرايند را مورد توجه قرار مي دهد.
- بهبود عملكرد سازمان: قابليت، كارايي و اثربخشي سازمان و انعطاف پذيري در برابر تغييرات محيطي و نظاير آن را مورد توجه قرار مي دهد.
- بهبود عملكرد كاركنان: مهارت، دانش، انگيزش و توانمندسازي نيروي انساني را مورد توجه قرار مي دهد.
سلسله مراتب تعيين اهداف
به طور معمول اهداف به صورت آبشاري از بالا به پايين تعيين و اعلام مي شوند. بالاترين رده اهداف، توسط هيأت مديره سازمان براساس اطلاعات و نيازمندي هاي مشتريان، بازار، جامعه داخلي و جامعه جهاني، ماموريت اصلي (Mission) ، چشم انداز (Version) و آرمان ها يا اهداف كلان بلند مدت (Goal) تعيين مي شوند.
در مرحله بعد اهداف كيفيتي (Objective) توسط مديريت ارشد و بر مبناي اهداف كلان يا آرمان ها تعيين شده و روش هايي مانند طوفان انديشه ها (Brain Storming) تعيين مي شوند.
ويژگي اهداف
هدفي را كه بر مي گزينيد بايد داراي5 ويژگي باشد. اولين حرف هر يك از كلمات اين5 ويژگي را اگر با هم تركيب كنيم به كلمه Smart به معني هوشمند مي رسيم. يعني اگر هدفي را كه انتخاب مي كنيد داراي ويژگي هاي زير باشد به نحو هوشمندي كنترل امور را به دست خواهيد گرفت. به عبارت ديگر سيستم عامل هوشمند جهان هستي، امكان اجرا شدن (Run) فرايند موفقيت را در صورتي مي دهد كه برنامه آن را به درستي نصب (Install) كرده باشيم.
هدف بايد مشخص باشد (Specified):
منظور اين است كه هدف نبايد به صورت كلي و غيرشفاف بيان شود، يعني بايد به درستي بدانيد چه پاسخي براي چه انتظاري وجود دارد و تصوير شفافي از آن در ذهن داشته باشيد. همچنين بايد بدانيد هدف تحقق يافته چه آثاري براي شما و ديگران خواهد داشت و آيا اين آثار ضرورت كافي داشته و انگيزه لازم را ايجاد مي كند يا نه. مثلاً اينكه در سال آينده مي خواهم پيشرفت كنم! چنين جمله كلي و مبهمي نمي تواند هيچگاه به عنوان يك هدف دنبال شود. بهتر است هدف را در قالب جملات مشخص و مثبت بيان كنيد و اگر بتوانيد تصويري از هدف تهيه كنيد. توجه داشته باشيد كه براي هر چه بهتر به اجرا درآمدن هدف، بايد برآنچه مي خواهيد تمركز كنيد، نه بر آنچه نمي خواهيد. زيرا سيستم عامل جهان هستي انرژي هاي موجود در عالم را به طرف موضوعي كه ذهن ما بر روي آن متمركز است هدايت مي كند.
هدف بايد قابل سنجش باشد (Measurable):
قضاوت دقيق در رابطه با ميزان تحقق هر هدفي در گرو ميزان اندازه گيري آن هدف است. قابليت اندازه گيري براي اهداف، شاخص و معياري ارائه مي كند كه با آن بتوان ميزان تحقق هدف را اندازه گيري كرد.
ويژگي قابل سنجش بودن، منحصر به معني كمّي بودن اهداف نيست، بلكه به اين معني است كه هدف بايد شاخصي براي تحقق داشته باشد تا بتوانيم فاصله خود را تا دستيابي كامل به هدف تعيين كنيم. بنابراين بايد براي اهداف كمّي از شاخص هاي كمّي و براي اهداف كيفي از شاخص هاي كيفي استفاده كرد.
هدف بايد دست يافتني باشد (Achievable):
اهدافي كه انتخاب مي كنيد بايستي امكان پذير باشند. درست است كه اهداف بايد در سطح بالاتري از شرايط فعلي قرار گرفته باشد اما حداقل بايد براي خود ما امكان پذير باشد. اگر ديگران هدف ما را غيرممكن بدانند به سيستم هوشمند ما خللي وارد نمي شود، اما خودمان بايد به تحقق هدفمان ايمان داشته باشيم. چرا كه اگر ايمان كافي به تحقق اهدافمان نداشته باشيم آنچه انتخاب كرده ايم يك آرزو محسوب مي شود نه يك هدف. در ضمير ناخودآگاه ما براي امور مختلف فايل هاي مختلفي تهيه و موضوعات در آن ذخيره مي شود. ذخيره كردن هر موضوعي در هر فايلي نتايج خاص خود را به همراه دارد و اگر موضوعي كه انتخاب مي كنيم از نظر خودمان غيرممكن باشد، به طور اتوماتيك توسط ذهن در فايل آرزوها ذخيره مي شود و چون در اين فايل هيچ برنامه عملياتي وجود ندارد در حد يك خاطره باقي مي ماند.
هدف بايد واقعي و قابل افتخار باشد (Realistic) :
واقعي بودن هدف يعني اينكه خيالي و توهمي نباشد. مثلاً توليد هزار دستگاه ماشين پرنده يا قبولي در رشته اي كه در حال حاضر در كنكور وجود ندارد نمي تواند به عنوان هدف تلقي شود. البته به عنوان يك مخترع ساخت ماشين پرنده و يا به عنوان مسئول برنامه ريزي وزارت علوم، ايجاد يك رشته جديد مي تواند هدف تلقي شود. همچنين هدف بايد به گونه اي انتخاب شود كه بتوان حتي قبل از تحقق به آن افتخار كرد. مثلاً توليد10 هزار دستگاه ژيان نمي تواند هدف مناسبي براي يك شركت بزرگ خودروسازي باشد.
هدف بايد داراي زمان باشد (Time bounded):
زمان، بخشي از هدف شماست و اهداف در صورتي كه در زمان تعيين شده به انجام برسند مفهوم پيدا مي كنند. فرض كنيد در چهل سالگي صاحب دوچرخه شويد آيا اين براي شما مفيد خواهد بود؟
لازم نيست زمان هدف خود را پيش بيني كنيد بلكه با توجه به ضرورتي كه شناسايي مي كنيد خود هدف، زمان تحقق آن را هم تعيين مي كند. بدون مشخص كردن زمان، امكان برنامه ريزي براي انجام فعاليت ها وجود نخواهد داشت.
بعد از تعيين اهداف و كنترل Smart بودن آن بايد حتماً اهداف را مكتوب كنيم. مكتوب كردن اهداف سبب مي شود كليه مطالب به صورت واضح مطرح شده و نتايج مورد انتظار مشخص شود. نوشتن اهداف به شما اطمينان مي بخشد كه همه عناصر و اجزا را در نظر گرفته ايد.
بهتر است اهداف را در دفترچه هايي با فرمت هاي مشخص شامل سرفصل هاي زير مكتوب كنيد.
- عنوان هدف (حتي المقدور در يك خط)
- منافع دستيابي
- منابع مورد نياز براي رسيدن به هدف
- افرادي كه بايد در تحقق هدف همكاري كنند
- شاخص اندازه گيري
- طرح عمليات (Action Plan)
- نمودار گانت (Gant) براي كنترل مداوم پيشرفت برنامه و مقايسه آن با پيش بيني
در ضمن بهتر است براي هر هدف پرونده و فايل مجزايي تشكيل و كليه مكاتبات، مدارك و ... را در درون آن نگهداري كنيد.
ثروتمند شوید را به رشته تحریر درآورده است. هیل برای نوشتن این کتاب به مدت 02 سال به تحلیل
زندگی صد مرد نامی موفق و ثروتمند جهان پرداخت و حاصل آن را به صورت 31 گام برای رسیدن به
ثروت شرح داده است.
در این کتاب میتوان به این پی برد که توانگری تنها با معیار پول قابل اندازهگیری نیست و دوستیهای
ادامهدار، مناسبات خانوادگی و احساس درک همدلانه میان همکاران نعمت بزرگی است که اسباب آرامش
ذهن میشود.
بنا به گفته هیل ثروت نصیب کسانی میشود که سختکوشاند و از مداومت لازم برخوردارند. وقتی
اندیشیدن را شروع میکنید و ثروتمند میشوید درمییابید که ثروت با یک حالت ذهنی آغاز میشود، باید
هدف مشخصی داشته باشید. یکی از نقاط ضعف اشخاص این است که از غیرممکن حرف میزنند. همه آن
چیزهایی را که به نتیجه نمیرسند میدانند، همه از نشدنیها حرف میزنند. موفقیت از آن کسانی است که
ذهنیت موفق دارند و شکست از آن کسانی است که بیتفاوت اجازه میدهند ذهنیت شکست در آنها نفوذ
کند.
"هر چه ذهن انسان تصور و باور کند، به آن دست مییابد"
ارل نایتینگل میگوید: «ما همانی میشویم که تمام روز به آن میاندیشیم.»
گله و شکایت نشاندهندهی ضعف شماست. شاید چون با گله و شکایت میتوانید خودتان را از شر استرس و اضطراب خلاص کنید فکر میکنید شکایت کردن کار خوبی است و به موفقیت شما کمک میکند اما بهتر است منطقی باشید و بدانید که گلایه و شکایت از اوضاع و شرایطی که در آن گرفتار هستید هیچ دردی از شما دوا نمیکند. بگذارید از شما سؤالی بپرسم: تا حالا چند بار دیدهاید که یک فرد موفق در کنار دوستانش بنشیند و از ناعادلانه بودن زندگی شکایت کند؟ احتمالاً هرگز با چنین صحنهای روبرو نشدهاید؛ اما مطمئنم بارها در کنار افراد موفق بودهاید و از میزان اطمینان و اعتماد به نفس آنها تعجب کردهاید. در ادامه ۵ کاری که افراد موفق هرگز انجام نمیدهند را با یکدیگر مرور خواهیم کرد؛ بعد از مطالعهی این مقاله متوجه خواهید شد که چرا گله و شکایت شانس موفقیت شما را نابود میکند. علاوه بر این، تعدادی راهحل هم به شما کاربران عزیز پیشنهاد خواهم داد، پس با دقت و تمرکز کامل ادامهی مقاله را مطالعه کنید:
۱-افراد موفق روی مشکلات تمرکز نمیکنند
تمرکز بر مشکلات باعث میشود مردم علی رغم اینکه صدها متر از چاه دور هستند باز هم با سر به داخل آن سقوط کنند. با تمرکز بر مشکلات شاید وضعیت غمانگیزی ایجاد کنید و صد البته توجه بیش از حد به مشکلات یکی از دلایل اصلی شکست یا عدم موفقیت بیشتر مردم در زندگی است. قانون جذب میگوید: مشابه، مشابه را جذب میکند؛ بنابراین اگر به تمرکز بر مشکلات ادامه دهید مشکلات بیشتری جذب میکنید. شکایت کردن هم به نوعی تمرکز بر مشکل محسوب میشود. در عوض، باید به دنبال راهحلی برای خلاصی از چاه مشکلات باشید. در مدرسه خلبانی، به شما میگویند وقتی سیستم هواپیما از کار افتاد به هیچ وجه بر مشکل (زمین) تمرکز کنید و تمام هوش و حواس خود را به جایی که میروید (راهحل) معطوف کنید و بدن شما هم به طور طبیعی از انتخاب شما پیروی خواهد کرد. افراد موفق و ثروتمند چون راهحل گرا هستند توانستهاند به جایگاه کنونی خود دست یابند. پس دفعهی بعد که در حین شکایت کردن مچ خودتان را گرفتید، فوراً برای یافتن یک راهحل منطقی برای مشکلات خود اقدام کنید.
۲-افراد موفق برای شکستهایشان دیگران را سرزنش نمیکنند
اگر برای شکستهای خود کسی یا چیزی به غیر از خودتان را سرزنش کردید بدانید این مذمت غیر معقول تنها نشانهای ست که میگوید شما هیچ کنترلی بر وضعیت خودتان ندارید. این طرز برخورد موجب میشود حس کنید ناتوان هستید و شما را به نقطهای میرساند که دیگر نمیخواهید برای تغییر شرایط کاری انجام دهید. در عوض، سعی میکنید برای حل مشکلاتتان به افراد دیگر تکیه کنید که همین موضوع باعث میشود بیش از حد به دیگران وابسته شوید. حتی اگر علت اصلی شکست شما یک نیروی خارجی است باز هم باید مسئولیتپذیر باشید و به دنبال چارهای برای رهایی از این وضعیت باشید. اگر از این روش پیروی کنید یک قدم به هدفتان نزدیکتر میشوید و در بلندمدت به موفقیتهای بیشتری خواهید رسید. این کار خیلی بهتر از این است که فقط گله و شکایت کنید، دست روی دست بگذارید و هیچ کاری نکنید.
۳-موفقها تنبلی نمیکنند
انجام کارهایی که به هیچ وجه شما را به اهدافتان نزدیکتر نمیکند خیلی ساده است؛ اما تا این لحظه که بنده در حال نوشتن این مقاله هستم مطمئناً تنبلی، به تعویق انداختن کارها و امروز و فردا کردن هرگز باعث موفقیت و پولدار شدن هیچ انسانی نشده است. بهتر است به گله و شکایت نیز به عنوان نوع خاصی از تنبلی نگاه کنیم. شکایت کردن از مشکلات خیلی سادهتر از این است که به دنبال راهحلی مؤثر برای حل مشکلات باشیم. اگر در این دام بی افتید هرگز موفق و پولدار نخواهید شد. در عوض، سعی کنید منابعی که باعث تنبلی شما شدهاند را هر چه زودتر حذف کنید. اگر علت اصلی تنبلی شما شکایت کردن از اوضاع و شرایط است عذر و بهانه را کنار بگذارید و به دنبال راهحل باشید، اگر شبکههای اجتماعی دلیل تنبلی شما است تا حد امکان دسترسی به حسابهای کاربری خود در شبکههای اجتماعی مختلف را برای خودتان دشوارتر کنید. از این به بعد سعی کنید با هدف گذاری و اولویتبندی فقط بر کارهای مهم و ضروری تمرکز کنید و به جای گلایه به دنبال یافتن راهحل باشید.
۴-افراد موفق هرگز محدودیتها را باور ندارند
شاید خطرناک باشد، اما افراد موفق نامحدود فکر میکنند. شاید خیلیها بگویند تفکر نامحدود فقط توهم است اما نباید فراموش کنیم که بیشتر اختراعات و دست آوردهای بشر بعد از شکستن محدودیتهای ذهنی زمان خود به دست آمدهاند. برای نمونه برادران رایت را در نظر بگیرید. این دو جوان در زمینه مکانیک نابغه بودند و به موضوع پرواز انسان علاقه زیادی داشتند. برای قرنهای بیشمار پرواز رؤیای انسان بود. مردمان کارآزموده همواره بر این باور بودند که قالیچه پرنده داستانهای هزار و یک شب تنها یک رؤیا است و نمیتواند در دنیای واقعی وجود داشته باشد. تفکر نامحدود برادران رایت به این رؤیای دیرینه بشر تحقق بخشید و افسانه پریان را به واقعیت تبدیل کرد. اگر برادران رایت از جمع پیروی میکردند و محدود فکر میکردند آیا امروز انسان میتوانست کیلومترها فاصله را در چند ساعت پرواز کند؟ وقتی جامعه به افراد موفق میگوید نمیتوانند به هدف خاصی دست یابند آنها از خود میپرسند: جامعه از کجا میداند؟ چطور به این نتیجه رسیده است؟ افراد موفق و پولدار معمولاً به تفکر متعارف گوش نمیدهند. آنها گله و شکایت نمیکنند چون میدانند با شکایت کردن فقط دست آوردهای خود را محدود میکنند. افرادی که اهل گله و شکایت هستند معمولاً جملاتی نظیر «من نمیتوانم این کار را انجام دهم، خیلی سخت است» را در ذهن خود تکرار میکنند؛ اما این جملات فقط باورهای محدودکنندهای هستند که ساختهی خود انساناند. این باورها حصارهای مصنوعی و نامرئی هستند که فقط در ذهن شما وجود دارند. در عوض، از خودتان بپرسید: «برای رسیدن به اهدافم باید چه کارهایی انجام دهم؟ چگونه میتوانم به تمام اهدافم دست یابم؟» با طرح این پرسشها و جواب دادن به آنها به موفقیتهایی دست خواهید یافت که موجب تعجب همگان خواهد شد.
۵-افراد موفق از اشتباهات خود درس میگیرند
اشتباه کردن چیز عجیبی نیست. همهی انسانها اشتباه میکنند. نباید به خاطر چند اشتباه کوچک یا شکست موقتی ناامید شویم و گله و شکایت کنیم. در واقع، هر چه بیشتر به اشتباهاتمان فکر کنیم و گلایه و شکایت کنیم، احتمال شکست مجدد خود را افزایش خواهیم داد چون با این کار حتی اشتباهات جزئی و خیلی کوچک را به قدری در ذهن خود بزرگ میکنیم که از اینکه دوباره مرتکب چنین اشتباهی شویم میترسیم و همین موضوع باعث میشود عقبنشینی کنیم و دیگر هیچ کاری انجام ندهیم. به شما قول میدهم هرگز نمیتوانید فرد موفقی را پیدا کنید که اجازه داده باشد اشتباهات مانع پیشرفت و موفقیتش شود. در عوض، باید همیشه اشتباهات خود را با دقت بررسی کنید، درسهای لازم را بیاموزید و به حرکت خود به سوی سرزمین موفقیت و ثروت ادامه دهید. شما نمیخواهید ترسهایتان هر روز بزرگتر شوند.
اشتباه نکنید! همهی انسانها ثروتمند نمیشوند. در واقع، چیزی از قبل برای کسی مقدر نشده است. شاید در بدو تولد برخی از کیفیات لازم برای موفقیت در وجودمان باشد اما در نهایت انتخابهایی که میکنیم و مسیرهایی که دنبال میکنیم سرنوشت نهایی ما در زندگی را رقم میزنند. شاید باور کنید شاید هم نه اما در این جهان همهی انسانها میتوانند پولدار شوند. غیرممکنی وجود ندارد، اگر به درستی از فرصتهایی که کائنات پیش رویتان قرار میدهد استفاده کنید به سادگی میتوانید وارد طبقهی ثروتمند جامعه شوید؛ اما متأسفانه ما انسانها همیشه به جای اینکه نامحدود بی اندیشیم و از تمام پتانسیل خود برای کسب موفقیتهای گوناگون استفاده کنیم مرتکب اشتباهات بزرگی میشویم که مانع میلیاردر شدنمان میشود. در ادامه ۸ مورد از این اشتباهات بزرگ که مانع پولدار شدن بیشتر مردم شده اند را با یکدیگر بررسی میکنیم:
۱-هدف ندارید!
ثروتمندترین افراد جهان وقتی صبح از خواب بیدار میشوند دقیقاً میدانند برای انجام چه کار یا کارهایی از تخت خواب بیرون آمدهاند. بیشتر ما شبها بدون اینکه در ساعات بیداری دست آورد خاصی داشته باشیم به تخت خواب میرویم. چرا؟ چون هدف گذرای نمیکنیم و نمیدانیم از زندگی چه میخواهیم. احساس هدفمند بودن از درون انسان نشئت میگیرد. تصور کنید اگر بعد از اینکه به استیو جابز اطلاع دادند سرطان او پیشرفته است و دیگر کار چندانی نمیتوان کرد استیو دست از تلاش و مبارزه کشیده بود، زانوی غم بغل کرده بود و افسرده و پریشان گوشهای نشسته بود چه اتفاقی میافتاد؟ احتمالاً دیگر آیفونی که در دستتان است و شاید با آن این مقاله را مطالعه میکنید را هرگز نداشتیم.
۲-جاهطلب نیستید
در کنار هدفمند بودن باید جاهطلب باشید. واقعیت این است که حتی اگر بدانید هدفتان در زندگی چیست باز هم هفت میلیارد انسان دیگر در این جهان وجود دارند. به احتمال زیاد خیلیها نیز به دنبال اهدافی هستند که شما دنبال میکنید. اگر میخواهید خودتان را از دیگران جدا کنید و در جامعه دیده شوید باید از رقبای خود جاهطلبتر باشید. باید بدانید رقبایتان به دنبال چه هستند و چطور میتوان به این اهداف دست یافت. در غیر این صورت، شما نیز یکی دیگر از خیالبافهایی خواهید بود که فکر میکند صرف نظر از سختکوشی، پشتکار و اراده در نهایت همهی انسانها موفق میشوند و موفقیت به صورت یکسان بین افراد جامعه توزیع میشود.
۳-اهمیتی برای یادگیری مادامالعمر قائل نیستید
یادگیری بعد از اینکه از دبیرستان یا دانشگاه فارغالتحصیل میشوید تمام نمیشود. یا حداقل بهتر است اینگونه نباشد. فکر کنید در مقایسه با زمانی که یک دانشآموز دبیرستانی بودید فناوری چقدر پیشرفت کرده است. حالا فکر کنید بیست سال دیگر کجا خواهیم بود. آیا فقط به این خاطر که نمیخواهید چیز جدیدی بیاموزید دوست دارید روی تمام این پیشرفتهای شگفتانگیز خط بطلان بکشید؟ به خصوص حالا که دیگر به راحتی میتوانید یک ابزار کوچک مانند کتابخوانهای الکترونیکی را در دست بگیرید و به تمام اطلاعاتی که در اختیار بشریت است دسترسی داشته باشید. واقعیت این است که اگر برای یادگیری مادامالعمر اهمیتی قائل نباشید فقط بین خود فعلیتان و انسان موفقی که میتوانید در آینده باشید شکافی عمیق ایجاد کردهاید.
۴-نظم و انضباط فردی ندارید
حتی اگر عاشق یادگیری باشید، بدانید میخواهید چه کار کنید و چطور میتوانید به تمام اهداف خود دست یابید باز هم برای اینکه واقعاً موفق باشید باید نظم و انضباط فردی داشته باشید. بیشتر میلیاردرهای خودساخته در تمام جوانب زندگیشان نظم و انضباط را تمرین میکنند. آنها غذاهای سالم میخورند، بیشتر از نیازشان پول خرج نمیکنند، با پشتکار ورزش میکنند و با جان و دل برای رسیدن به خواستههایشان تلاش میکنند. آنها میدانند عدم رعایت نظم و انضباط فردی در بلندمدت چه آثار مخرب و زیان باری دارد، به همین دلیل همیشه هر روز در مسیر صحیح و مناسب گام برمیدارند تا در نهایت بتوانند به آن زندگی که لایقش هستند دست یابند.
۵-تنبلی میکنید
مردم وقتی فکر میکنند سختکوشیشان نتیجهای ندارد یا برای تکمیل مؤثر یک وظیفه یا مسئولیت به اندازهی کافی خوب نیستند تنبلی میکنند. میلیاردرهای موفق به تواناییها و قابلیتهای خود کاملاً باور دارند و میدانند که حتی اگر کاری را به تعویق بی اندازند باز هم فردا صبح است و میتوانند با انگیزهی بیشتر این کار را در زمان کمتر به نحو احسن انجام دهند. آنها اولویتبندی میکنند و به همین دلیل کارهای مهم و ضروری را در ساعات ابتدایی روز که انرژی و انگیزهشان زیاد است تکمیل میکنند و ادامهی روز را به کارهای کم اهمیتتر اختصاص میدهند. اگر از تمام وقتهای مردهی خود به خوبی استفاده کنید هیچ وقت دست پاچه نخواهید شد و به مرور زمان در مدیریت زمان فردی خبره خواهید شد.
۶-پافشاری نمیکنید
پینک فلوید به بهترین شکل ممکن این مورد را توضیح داده است:
“بدو، خرگوش بدو،
چاله ای بکن، خورشید را فراموش کن،
و وقتی کارت تمام شد،
نشین، وقت آن است که چاله ای دیگر بکنی.”
به عبارت دیگر در این دنیا کار شما هرگز تمامی ندارد. چه انتخاب کنید کارها را تمام کنید چه انتخاب نکنید، وظایف و مسئولیتها دائماً روی هم انباشت میشوند. اگر از این فرآیند عقب بمانید یا بخواهید با میانبر زدن از آن پیشی بگیرید فقط مقدمات شکست خود را فراهم خواهید کرد. میلیاردرهای موفق این واقعیت را درک کردهاند و به همین خاطر هیچ کاری را نصفه و نیمه پشت سر رها نمیکنند. شاید به تعطیلات اشرافی بروند و در رستورانهای لوکس غذا بخورند اما همیشه تلفنشان را نزدیکشان میگذراند چون میدانند شاید اتفاقی بی افتد که نیاز به توصیه یا حضور فوری آنها داشته باشد. فقط به این خاطر که امروز تمام وظایف خود را به نحو احسن انجام دادهاید نباید فردا تنبلی کنید و انتظار داشته باشید به نتایج مشابه دست یابید.
۷-بیشتر دوستان شما سمی هستند
دوستهای نزدیک انسان هم میتوانند به موفقیت هر چه بیشتر او کمک کنند و هم میتوانند باعث نابودی زندگی او شوند. اگر خودتان را با افرادی احاطه کردهاید که نه تنها در زندگیشان هیچ انگیزهای ندارند بلکه سعی میکنند از شما نیز یک فرد شکست خورده بسازند باید هر چه زودتر رابطهی خود را با آنها قطع کنید. شاید گاهی اوقات این افراد شما را بخندانند و سرگرم کنند اما اگر میخواهید موفق شوید بودن با چنین آدمهایی هیچ کمکی به شما نمیکند؛ به عبارت دیگر، اگر خودتان را با افرادی احاطه کنید که از شما موفقترند انگیزه بیشتری خواهید داشت تا هر روز و هر لحظه عملکرد بهتر و مؤثرتری از خود نشان دهید. وقتی مسیر خود را در زندگی مشخص کردید، همیشه مواظب آدمهایی باشید که در طول مسیر وارد روزها و لحظههایتان میشوند. به طور کلی، اگر میخواهید موفق باشید با انسانهای موفق و مثبت اندیش نشست و برخاست کنید.
۸-شغل شما مناسب نیست
بیشتر مردم درگیر کارهایی هستند که فقط برای تأمین نیازهای روزانهی انسان مناسب هستند. شاید ابتدای راه با خودتان بگویید ” این کار موقتی است ” اما بعد بدون اینکه متوجه شوید یک سال دو سال میشود، دو سال پنج سال میشود و ناگهان میفهمید عمر شما رفته است و تمام فرصتهای ارزشمندی که پیش رویتان بوده را از دست دادهاید. اجازه ندهید این اتفاق غمانگیز برای شما بی افتد. شاید در آغاز با چند شکست مالی موقتی مواجه شوید، اما مطمئن باشید در بلندمدت بسیار شادتر خواهید بود و در مسیر خود به سوی موفقیت و ثروت اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.
ناپلئون هیل با الهام از اندرو کارنگی که رمز موفقیت خود را برای او شرح داده بود کتاب بیندیشید و
ثروتمند شوید را به رشته تحریر درآورده است. هیل برای نوشتن این کتاب به مدت 02 سال به تحلیل
زندگی صد مرد نامی موفق و ثروتمند جهان پرداخت و حاصل آن را به صورت 31 گام برای رسیدن به
ثروت شرح داده است.
در این کتاب میتوان به این پی برد که توانگری تنها با معیار پول قابل اندازهگیری نیست و دوستیهای
ادامهدار، مناسبات خانوادگی و احساس درک همدلانه میان همکاران نعمت بزرگی است که اسباب آرامش
ذهن میشود.
بنا به گفته هیل ثروت نصیب کسانی میشود که سختکوشاند و از مداومت لازم برخوردارند. وقتی
اندیشیدن را شروع میکنید و ثروتمند میشوید درمییابید که ثروت با یک حالت ذهنی آغاز میشود، باید
هدف مشخصی داشته باشید. یکی از نقاط ضعف اشخاص این است که از غیرممکن حرف میزنند. همه آن
چیزهایی را که به نتیجه نمیرسند میدانند، همه از نشدنیها حرف میزنند. موفقیت از آن کسانی است که
ذهنیت موفق دارند و شکست از آن کسانی است که بیتفاوت اجازه میدهند ذهنیت شکست در آنها نفوذبرای دریافت فابل PDF کلید کنیذ
کند.
"هر چه ذهن انسان تصور و باور کند، به آن دست مییابد"
دانلود فایل فلش فارسی NOKIA 1800 RM-653 ورژن 06.51 ... ...
با این راهنمای جامع، به دنیای شگفتانگیز تبلیغات ویدیویی قدم بگذارید، انواع مختلف آن را بشناسید، با اصول و مراحل ساخت و انتشار ویدیوهای تبلیغاتی آشنا شوید و با استفاده از این ابزار قدرتمند، به برند خود رونق ببخشید و فروشتان را به طور چشمگیری افزایش دهید! تبلیغات ... ...
با این راهنمای جامع، به دنیای شگفتانگیز ارزهای دیجیتال قدم بگذارید، انواع مختلف آنها را بشناسید، با نحوه کار آنها آشنا شوید و با سرمایهگذاری هوشمندانه در این حوزه، به سودآوری و کسب ثروت برسید! ارزهای دیجیتال، نوع جدیدی از داراییهای دیجیتال هستند که بر پایه فناوری ... ...
با POCKET OPTION یک معاملهگر حرفهای شوید یک پلتفرم معاملاتی قابل اعتماد برای همه هر معاملهگری میخواهد تا در بهترین شرایط سود ببرد و نمیخواهد نگران امنیت وجوه شخصی خود باشد. اولین کار واضحی که یک معاملهگر مبتدی انجام میدهد بررسی سایتهای مختلف معامله آنلاین ... ...
دانلود حل المسائل تحقیق در عملیات فردریک هیلیر Frederick S. Hillier تعداد صفحات: 1099 زبان: لاتین ویرایش : نهم فرمت: PDF عنوان لاتین: Introduction to Operations Research نویسنده: فردریک هیلیر - Frederick S. Hillier ... ...
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
پر فروش ترین های فورکیا